بهترین وبزرگترین سایت تفریحی ایران

بهترین وبزرگترین سایت تفریحی ایران

بهترین وبزرگترین سایت تفریحی ایران

بهترین وبزرگترین سایت تفریحی ایران

سخن بزرگان

آخرین سخنان برخی بزرگان پیش از مرگشان

با نگاهی به زندگی‌نامه‌ی شاعران، نویسنده‌ها و هنرمندان جهان؛ افرادی که از میان آن‌ها با خودکشی جان سپرده‌اند، شگفت‌زده خواهیم شد بزرگانی چون «ارنست همینگوی»، «ویرجینیا وولف»، «صادق هدایت» و... برخی از این افراد پیش از مرگ یادداشت خودکشی از خود به جای گذاشته‌اند که بخش‌هایی از این یادداشت‌ها و نحوه‌ی خودکشی نویسندگان آن‌ها را می‌خوانیم

فردی پراینز ، ‌٢٢ ژوئن ‌١٩٥٤ – ‌٢٩ ژانویه ‌١٩٧٧، کمدین بازی در فیلم مرد و چیکو
مشکلات ناشی از افزایش وزن و دورگه بودن‌اش باعث احساس تنهایی و بیگانگی‌اش بود. با وجود یادداشت خودکشی پرایز، علت مرگ زودهنگام او؛ شلیک تصادفی گلوله ناشی از مصرف قرص‌های افسردگی «کوالد» گزارش شد

آن گاه که دیگر من از دنیا رفته‌ام، ماه زیبای آرویل موهای خیس از باران‌اش را پریشان می‌کند و تو دل‌شکسته بر روی پیکر بی‌جان من خم می‌شوی و من اهمیتی نمی‌دهم. چرا که می‌خواهم در آرامش به‌سر برم؛ به‌سان درختان سرسبز، هنگاهی که قطرات باران شاخه‌های نازک‌شان را خم می‌کند و من ساکت‌تر و سنگ‌دل‌تر از اکنونِ تو خواهم بود



سارا تیسدیل ‌١٩٣٣- ‌١٨٨٤ شاعره‌ی آمریکایی، متولد سنت‌لوئیس
وی چندین جلد کتاب شعر شامل «هلن از تروی» و «رودخانه‌های در راه دریا» از خود به جای گذاشته ‌است. اشعار تیسدیل بسیار ظریف، احساسی و شخصی هستند
او بسیار احساساتی و گوشه‌گیر بود و سرانجام در ‌٤٨ سالگی پس از نوشتن یادداشت خودکشی‌اش خطاب به عاشقی که ترک‌اش کرده ‌بود، خود را غرق کرد



کرت کوبین ‌٢٠ فوریه ‌١٩٦٧- ‌٨ آوریل ‌١٩٩
خواننده‌ی اصلی گروه نیروانا که در تمام دوران کودکی‌اش بیمار و مبتلا به برونشیت بود. جسد کرت را یک برق‌کار که برای نصب سیستم امنیتی به خانه‌ی او رفته ‌بود، پیدا کرد. وقتی کسی در را به روی برق‌کار باز نکرد، او از پنجره به داخل خانه نگاهی انداخت. تا قبل از این که لکه‌های خون را کنار گوش جسد ببیند، فکر می‌کرد آن چه روی زمین افتاده ‌است یک عروسک چوبی است وقتی پلیس در خانه را شکست، هنوز اسلحه در دست کرت به سمت چانه‌اش نشانه رفته ‌بود. یادداشت خودکشی او که ـ با جوهر قرمز نوشته‌ شده ‌بود ـ کمی آن‌سوتر روی پیشخان آشپزخانه قرار داشت



جون اریک هکسوم ‌٥ نوامبر ‌١٩٥٧- ‌١٨ اکتبر ‌١٩٨٤
هنرپیشه‌ی نقش فیناس باگ در فیلم «مسافران» در مقابل مینو پلوس. آن چه از هکسوم به جای مانده دقیقا یک یادداشت خودکشی نیست. ولی از ادبیات ارزشمندی برخوردار است؛ مرگ هکسوم بر اثر یک تصادف در هنگام بازی در سریال تلویزیونی «مخفی‌کاری» رخ داد. آن جا که هکسوم می‌بایست با یک تفنگ مشقی به سر خود شلیک می‌کرد. ضربه‌ی ناشی از شلیک گلوله‌ی مشقی باعث شکسته‌شدن بخشی از جمجمه‌ی هکسوم و فرو رفتن استخوان‌های خرد شده به مغز وی شد؛ او شش روز بعد از این حادثه درگذشت

احساس می‌کنم باز به یکی از حمله‌های دیوانگی‌ام نزدیک می‌شوم. دیگر نمی‌توانم به این وضعیت وحشتناک ادامه دهم؛ این بار بهبود نخواهم یافت صداهایی در سرم می‌شنوم و نمی‌توانم روی نوشته‌هایم تمرکز کنم. تاکنون مبارزه کرده‌ام ولی دیگر نمی‌توانم



ویرجینیا وولف١٩٤١- ‌١٨٨٢
نویسنده‌ی صاحب‌نام انگلیسی که سبک جدیدی را در رمان‌نویسی آغاز کرد. وولف تعداد زیادی مقاله‌ی فمینیستی نوشته‌است. «اگر قرار باشد یک زن داستان بنویسد، باید پول و اتاقی از آن خود داشته باشد
وولف جیب‌هایش را از سنگ پر کرد و خود را در رودخانه‌ی اوز، نزدیک خانه‌اش در ساسِکس غرق کرد


سرجی اسنین ١٩٢٥- ‌١٨٩٥
شاعر روس که خود را از لوله‌های آب گرم سقف اتاقش حلق‌آویز کرد. روز قبل از آن، شعر خودکشی‌اش را با خون خودش نوشت

«دنیای عزیز! دارم ترک‌ات می‌کنم؛ چون حوصله‌ا‌م سر رفته. فکر می‌کنم به قدر کافی زندگی کرده‌ام و می‌خوام تو رو با همه‌ی نگرانی‌هات ترک کنم موفق باشی

جورج ساندرز ‌١٩٠٦- ‌٢٥ آوریل ‌١٩٧٢
هنرپیشه‌ی فیلم‌هایی چون «تصویر دوریان گرِی»، «شبح و خانم مویر» و «همه چیز درباره‌ی ایو» صدای «شِر خان» در انیمیشن «کتاب جنگل» شرکت دیسنی
با مصرف تعداد زیادی قرص خواب خودکشی کرد



هارت کرین ١٩٣٢- ‌١٨٩٩
از تاثیرگذارترین شاعران مدرنیست آمریکایی. با رفتارهای آزارنده و مخرب (حملات ناگهانی خشم، زیاده‌روی در نوشیدن الکل، بی‌بند و باری ) در سن ‌سی و دو سالگی خود را از عرشه‌ی کشتی به خلیج مکزیکو انداخت؛ جسد کرین هیچ‌وقت پیدا نشد


لوپ ولز ١٨ جولای ‌١٩٠٨- ‌١٣ دسامبر ‌١٩٤٤
هنرپیشه‌ی پرشور مکزیکی؛ با سابقه‌ی کار در چند تئاتر کمدی موزیکال که به کارش در سینما منجر شد. ولز در زمان زندگی‌اش در قریب به ‌٥٠ فیلم بازی کرد؛ ولی هیچ‌گاه نتوانست به ستاره‌ای که همیشه آرزویش را داشت تبدیل شود
ولز با خوردن تعداد زیادی قرص‌ خواب‌آور خودکشی کرد

آینده، تنها پیری است و بیماری و درد... من باید در آرامش باشم و این تنها راه است



جیمز ویل ‌٢٩ مه ‌١٩٥٧- ‌٢٢ جولای ‌١٨٩٣
کارگردان فیلم‌هایی چون «فرانکنشتین»، «عروس فرانکنشتین» و «مرد نامرئی» در اوایل دهه‌ی ‌٤٠ پس از رونق افتادن فیلم‌های ترسناک در هالیوود فیلم‌سازی را ترک گفت
بعدها در فیلم «خدایان و هیولاها» (‌١٩٩٨) سِرایان مک‌کلان به ایفای نقش ویل پرداخت. ویل با نوشیدن مقدار زیادی الکل، پریدن در استخر خانه‌اش و کوبیدن سرش به کف استخر خودکشی کرد





یک قدم تا رویاهایتان

یک قدم تا رویاهایتان

حتما تا حالا برات پیش اومده که چیزی رو از ته دلت و با تمام وجودت بخوای. آرزویی که ذره ذره وجودت نیاز به داشتنشو فریاد می زنه. همون آرزویی که دلت به خاطرش می تپه . به امید رسیدن بهش نفس می کشی , تو رویاهات همیشه دنبالشی. همون که دلیل زنده موندنته . همون رویایی که بزرگترین امیته . قشنگترین رویا ی تو رویای سوگلی تو بالاترین امیدت واسه زنده موندن بالاترین دلیلت واسه تلاش کردن. همون چیزی که اگه بدونی یک ساعت از عمرت مونده , تموم آرزوت اونه که بهش برسی .
خواستنی از جنس آتش اشتیاق , سوزان و ملتهب , مثه نیاز یه ماهی به آب برای حیات. عین نیاز زندگی به امید برای نبریدن و تلاش.حسی که تو رو به ادامه دعوت می کنه , تشویقت می کنه و بهت انرژی می ده. چیزی که برای خواستنش تردید نداری , اون طور می خواهی که نرسیدن بهش برات زجره , رنجه , عذابه, و رسیدن بهش واست بالاترین شوق و لذتی که می تونی تصور کنی. هر چیز نهایی داره , بهای خواسته تو چقدره؟ چه بهایی داره. بهای خواسته تو چقدره؟ چه بهایی واسه دریافت خواسته ات بپردازی ؟ از چه چیزارزشمند و عزیزی واسه رسیدن بهش می گذری و مایه می ذاری؟واسه رسیدن به همو ن رویای شیرینی که نمی تونی فراموشش کنی , نمی تونی جاشو با هیچی پر کنی . اون چیز مقدس و عزیزی که قلب و روح و جسم و تموم وجودت خواهش رسیدن به اون خواسته است. چند بار ناخواسته تو محاصره ابرهای تیره تردید و نا امیدی صدای تو گوشت زمزمه کرده , افسوس ,حیف که نمی شه , کاش ممکن بود, اما ممکن نیست. همون صدایی که گاهی جرات تلاش و تجربه ثمره تلاشتو ازت می گیره.و یه روز ممکنه به خودت بگی و ببینی , تحت تاثیر اون صداها نا خوانده , تو از یاد بردی . خواستنی که از عمق وجود باشه , نتونستن و نشدن سرش نمی شه , مگه بچگی هاتو از یاد بردی, که وقتی یه عروسک یا یه ماشین پشت ویترین اسباب بازی فروشی چشمتو می گرفت هیچ منطقی پاهای معصومت واسه گذشتن از اون خواسته مردد نمی کرد.
تو اون عروسک یا ماشین رو می خواستی , اون طور می خواستی که هیچ منصرف نمی شدی. اون طور پاش وامی ستادی که صاحب اول و آخرش فقط خودت بودی!
چطوری اون لحظه نمی شه و نمی تونم و حالا بعدا پدر و مادرت رو نمی فهمی و قبول نمی کردی؟
اون طور اونو نی خواستی که نشدن برات بی معنی بود. تکان نخوردن و سفت و سخت استادن و پافشاریت جلوی اون اسباب بازی تا لحظه که بهش برسی رو از یاد بردی؟چطوری یادت رفته خواستن, نتوانستن رو نی پذیره, اشتیاق رسیدن به یه آرزوی قلبی نتونستن و نشدنو نمی فهمه , خواستن فقط یه معنی داره اونم توانستنه؟!!چطور شد که امروز ما بدون این که متوجه بشویم. نخواستن رو با نتوانستن عوضی گرفتیم؟ چون به درستی پی نبردیم اون جا که نتوانستیم به سبب این بود که واقعا نخواسته بودیم. اگر فقط بخوای و باور کنی که بهش می رسی کل قانونمندی های کائنات همسو با تو می شه.خواستن به تو نیرو و انرژی می ده که تموم درهای بسته رو به روت باز می کنه و تو رو با تلاشی تجهیز می کنه که با قدرتی عظیم فقط رو یه نقطه متمرکز شده که بی شک تو رو به کامیابی می رسونه مهم ایمان و اعتقادت به خواستته , خواستن رویایی که فکر رسیدن بهش , عشق و تقلا و تلاش رو در تو زنده و صد برابر می کنه همون که تو رو مشتاق تلاش می کنه.
اگه چیزی که تو رو به تلاش کردن تشویق می کنه همون شعله داغ اشتیاقه , دیگه هیچ مانعی تو رو نمیترسونه , هیچ نگرانی دلت رو نی لرزونه , همه خواسته هات توی یه هدف جمع می شه او هدف اولویت اول و شماره یکی که همه چیز تابع اونه. و اگه چیزی هست که این جور می خوایش و این قدر برات عزیزه هیچی مانع رسیدنت به اون نمی شه.هیچ قدرتی تاب ایستادن مقابل خواسته قلبی تورو نداره. اگه عشقت به آرزو و هدفت در اون حد متعالی و بالای خودشه , اگه آرزوی رسیدن به خواسته ات اون طور تو رو بی تاب و بی قرار می کنه که شب و روز بهش فکر می کنی , از همین حالا تو رو می بینم که به خواسته ات رسیدی و اگه بهش نرسی مقصر فقط خودتی.هر چه خواسته تو متعالی و بزرگ تر باشه باید بهای بیشتری روی براش بپردازی پس اگه به خواسته ات نرسیدی یا اون قدر برات ارزش نداشت و نمی خواستیش که همپای بهاش براش خرج کنی و سختی و رنجش را واسه رسیدن به گنجش به جون بخری یا تو روزمرگی و بطالت زیر خروارها یاس و ترس دفنش کردی و واسه تبرئه خودت وقتی یادش افتادی فقط سری از افسوس تکان دادی و گفتی افسوس که رویای من شدنی نبود. یادت باشه هیچ قدرتی غیر از خودت نمی تونه مانع رسیدن به خواسته هات بشود. وقتی با بی رحمی به نا امیدی و یاس اجازه می دی رویا تو را ازت بدزده و با خودش ببره وقتی خودت واسه دفاع از رویات جلوی ترس هات نمی استی از کی توقع داری برات این کار رو بکنه ؟ وقتی اون خواسته برات اون قدر ارزشمند نبوده که بهای لازم رو بپردازی چطوری توقع داری اونو به رایگان و به سادگی به دست بیاری و به سادگی طعم شیرین رسیدن به آرزوی قلبیتو بچشی؟
و چه غم انگیز است کهیه عمر فقط به خاطر ترس تو زندگی در جا بزنی که اصلا دوستش نداری , اون زندگی ای که با روحیات و خواسته ات تو هیچ تناسبی ندارد و فقط به خاطر این که جسارت ترکشو نداری به خاطر این که جسارت کنار گذاشتن ترستو از یاد بردی و به طعم تلخ اشتباه عادت کردی تحملش می کنی.کی یادت داد معنی زندگی محدود به تکرار عادت هاست؟ اخرش چی؟ جاذبه این تکرارهای بی اراده حداکثر تا چند سال دیگه دوام دارد؟ بالاخره تاریخ انقضا اونم می رسه؟ گاهی به سبب ترسی که بهش چسبیدیم حتی متوجخ نیستیم ترس از یه اتفاق ممکنه خیلی وحشتناک و زجر اور رخداد اون اتفاق باشه و مثه یه عمر تحمل رنج واقعی به خاطر ترس از رنج احتمالی اینده کسی چه می دونه اگه با تموم وجودت برای رسیدن به رویات تلاش کنی چی پیش می آید؟ یه نگاه به دیروزت بنداز, اگر راضیت کرد جا پای دیروزت بذار اگه غمگینت کرد , اگه اون قدر رنجت می ده که حتی دلت نمی خواد به مرورش برپردی دیگه اشتباه دیروز رو تکرار نکن.
اگه دیروز و امروز و فردات تو سیاهی و غم و غصه مثل همن , کوتهی از خودته که هنوز به خودت نیومدی و هوشیار نشدی و نخواستی و فقط نخواستی تا بتونی به بهترین ع تغییرش بدی زندگی بی لطفی که فقط از سر عادت به تکرارش ادامه مشغولی ارزش زندگی کردن داره؟تنها فاصله تو با بزرگ ترین رویا ها و عزیزترین آرزوها ت فقط خواست و اراده خودته! چ.ن خواسته عمیق و قلبی تو به پشتوانه بیشترین تلاشت عامل شکوهمندترین تغییرات مثبت زندگیته تا کی نرسیدن به آرزو های قشنگتو گردن نتونستنی ها می ندازی ؟ کافیه با خودت روراست باشی کلاهتو قاضی کنی ببینی نخواستی یا نتونستی


....ضدحال یعنی

....ضدحال یعنی

ضدحال یعنی وقتی منتظر فیلم مورد علاقت هستی برق بره!
ضدحال یعنی بعد از کلی مصیبت که بابات برات موبایل ثبت نام کرده همه سیمکارتا بیاد جز مال تو!
ضدحال یعنی یه جلسه سر کلاس نری فقط همون یه جلسه استاد حضور غیاب کنه!
ضدحال یعنی با شکم گرسنه بری تو صف ژتون تموم کرده باشن!
ضدحال یعنی یه هفته قبل از اینکه جشن تولد بگیری خاله مامانت فوت کنه!
ضدحال یعنی قبض تلفن بیاد ....... تومن!
ضدحال یعنی بعد از کلی مخ زدن تو اینترنت همینکه بیای به نتیجه برسی اشتراکت تموم بشه !
ضدحال یعنی با.۹.۷۵ افتادن!
ضد حال یعنی یه مانتو خوشگل بخری همون روز اول گیر کنه به صندلی پاره بشه!
ضدحال یعنی صبح ساعت ۷ بری سر کلاس استاد نیاد!
ضدحال یعنی شرطی بیدل بزنی امتیازت بشه ۲۵!
ضدحال یعنی بعد اینکه کلی افه زبان اوومدی نمره زبانت بشه۱۰
ضدحال یعنی داداش کوچیکت ۲شاخه مودمو اشتباهن بزنه تو پریز برق!
ضد حال یعنی بری عروسی خانمها و اقایون جدا باشن!
ضدحال یعنی تو اتاقت فیلم نگاه میکنی همینکه میرسه جای.........مامان بیاد تو!
ضدحال یعنی نفر ۱۱کنکور شدن!
ضدحال یعنی کارگردان شدن حنا مخملباف!
ضدحال یعنی کاندید شدن رفسنجانی برای انتخابات مجلس!
ضدحال یعنی خواننده شدن میناوند!
ضدحال یعنی حسنی امام جمعه ارومیه!
ضدحال یعنی فیلم ژاپنی!
ضدحال یعنی عشق یه طرفه!
ضدحال یعنی گل خوردن دقیقه ۹۰!
ضدحال یعنی صبح روزی که با دوستات میخوای بری کوه بارون بیاد!
ضدحال یعنی از سرویس دانشگاه جا موندن!
ضدحال یعنی با ماشین بابا جریمه شدن!
ضدحال یعنی سلام کنی جوابتو ندن!
ضدحال یعنی عینکت سر جلسه امتحان بیفته زمین بشکنه!
ضد حال یعنی سر جلسه امتحان خدکارت تموم بشه!
ضدحال یعنی تاکسی سوار شی وسط راه بنزین تموم کنه!
ضدحال یعنی دفترچه تلفنتو گم کنی!
ضد حال یعنی اونیکه خیلی دوستش داری رو نتونی ببینی!
ضدحال یعنی درس رو بلد نباشی و پنج دقیقه مونده به زنگ تفریح استاد اسمتو صدا کنه!
ضدحال یعنی یک قدمی خط پایان مسابقه دو به زمین بیفتی و آخر بشی!
ضدحال یعنی روز آخر خدمت سربازی اضافه خدمت بخوری!
ضدحال یعنی سر سفره عقد عروس خانوم بگه نه

نکته هایی برای زندگی ایده ال

نکته هایی برای زندگی ایده ال



*

برای دفاع در مقابل انتقادی که از تو میکنند وقت تلف نکن

*

از افراد منفی دوری کن

*


به بهانه این که پولی برای فرزندانت به ارث بگذاری ناخن شکنی نکن

*
شرافتمند باش

*

از این که به دیگران بگویی چه طور کاری را انجام می دهند , اجتناب کنو در عوض به آنها بگ. چه

*

کاری باید انجام بگیرد. خواهی دید که آنها با راه حلهای خلاقشان تو را شگفت زده خواهند کرد

*

تمیز و آراسته باش

*

هرگز از به دست آوردن آن چه حقیقتا می خواهی ناامید نشو. کسی که آرزوهای بزرگ دارد بسیار قوی تر از کسی است که فقط واقعیت ها را در دست دارد

*

یادت نرود بالاترین نیاز عاطفی هر کس , مورد تحسین واقع شدن است

*

فرزندانت را ترغیب کن بعد از سن شانزده سالگی , کاری نیمه وقت پیدا کنند

*
vمتنی را که باید امضا کنی به دقت بخوان . یادت باشد که معمولا امضای بزرگ علامت دادن و امضای کوچک علامت گرفتن چیزی است

*
به دیگران فرصتی دوباره بده, اما نه سه باره

*
هرگز در هنگام خشم دست به عمل نزن

*
چیزهای کم اهمیت را تشخیص بده و سپس انها را نادیده بگیر

*
وضع و حالت خوبی داشته باش. هنرمند و با اعتماد به نفس وارد اتاق شو

*
هر کجا به پیش داروری و تبعیض برخوردی با آن مبارزه کن

*
از هر چه داری استفاده کن و نگذار در اثر بلا استفاده ماندن بپوسد

*
عاشق پیشه باش

*

بگذار دیگران بفهمند در چه مورد ایستادگی می کنی و در چه مورد استادگی نخواهی کرد


*

پیش از یافتن شغل تازه از شغلت استعفا نکن.

*

هرگز از کسی که چک حقوقت را امضا می کند انتقاد نکن. اگر از کارت راضی نیستیاستعفا کن

*

به طرز ارضا نشدنی ای کنجکاو باش. از کلمه های چرا زیاد استفاده کن

*

مردم را به قدرت قلبش اشان اندازه بگیر. نه به قدرت حساب بانگی شان

*

یاد بگیر چکه لوله آب دستشویی را تعمیر کنی

*

بهترین دوست همسرت باش

*
نگران نباش که مبادا نتوانی بهترین چیزها را به فرزندانت بدهی.بهترین آن چه را می توانی به آنها بده

*

شیر کم چربی بنوش

*

گوشت قرمز کم بخور

*

کیفیت یک محله از روی رفتار مردمی که در آن زندگی می کنند بسنج

*

نمک کم بخور

*

به کسی قبطه نخور

*

برای همه موجودات زنده احترام قائل باش

*

اتومبیلی را که امانت گرفته ای با باک پر پس بده

*

کاری را انتخاب کن که با ارزش های تو هماهنگی داشته باشد

*
vهر کاری از دستت بر می آید برای کار فرمایت انجام بده . این یکی از بهترین سرمایه گذاری های عمرت خواهد بود



نقاتی از بدن آقایون که خانوما بیشتر به اون توجه میکنند

نقاتی از بدن آقایون که خانوما بیشتر به اون توجه میکنند

امیدواریم پس از مطالعه لیست زیر، جزء افرادی باشید که از این نقاط مراقبت کافی می کنند و اهمیت آن را می دانند

1- ابرو
او انتظار ندارد که ابروهای شما همانند خودش کاملا دارای فرم باشد، اما ابروهای پر و در هم و بر هم نیز، چیزی نیست که او انتظار دیدنش را داشته باشد.
در این مورد چه کنید: اگر شما جز آن دسته از مردهایی هستید که ابروهای پری دارند، باید درست کاری را انجام دهید که خانم ها انجام می دهند: ابروهایتان را بردارید. فقط کافی است موهای بین دو ابرو را بردارید (فقط موهایی که وسط دو ابرو قرار دارند). البته اگر قصد دارید موهای بیشتری را بردارید، بهتر است نزد یک آرایشگر بروید تا او این کار را برایتان انجام دهد.

2- ناخن
دستان شما نقطه ای هستند که مطالب بسیاری در مورد نظافت و بهداشت شخصی شما را در اختیار او قرار می دهند. پس اجازه ندهید تا ناخن های چرک و کثیف شما را از دور خارج کنند.
در این مورد چه کنید: لازم نیست هر هفته مانیکور کنید تا ناخن هایتان فرم داشته باشند، بلکه فقط کافیست از داروخانه یک عدد سوهان خریداری نمایید و سختی ها و لبه های تیز آنرا صاف کنید. هیچ خانم دوست ندارد، کسی او را با ناخن های بد فرم و ناصاف در آغوش بگیرد.

3- پوست
هیچ خانمی نمی تواند از لمس کردن پوست لطیف و صاف اجتناب کند. آیا این دلیل کافی نیست تا شما را ترغیب به داشتن پوستی لطیف و شاداب نماید؟
در این مورد چه کنید: خانم ها به وسیله کرم های نرم و مرطوب کننده با خشکی پوست در سرما مبارزه می کنند، آقایون اغلب این کار را انجام نمی دهند. لازم نیست موشک هوا کنید؛ فقط یک قوطی نرم کننده (ترجیحا بدون بو) خریداری کنید و آنرا مرتبا بر روی پوست خود بمالید تا خشکی ها از بین بروند. افرادی که پوست های چربی دارند، باید نمونه هایی را خریداری کنند که بدون روغن (oil free) باشند، به این ترتیب مشکلاتان به اسانی حل خواهد شد.

4- پا
ترک پا، قارچ های موضعی، ناخن ها بلند انگشت های پا، و بوی بد آن می تواند به راحتی او را از برقراری رابطه با شما منصرف کند. متاسفانه زمانی که شما کفش هایتان را در می آورید اولین چیزی که یک خانم به آن توجه می کند، همین موارد هستند. اگر نتوانید از این قسمت پنهان بدن خود به خوبی مراقبت کنید، او ممکن است تصور می کند که توانایی مراقبت و نگهداری از سایر اعضای مخفی را نیز ندارید.
در این مورد چه کنید: اگر پودرها و پمادهای روی میز جواب نمی دهند باید با یک پزشک در این مورد مشورت کنید.

5- موی بینی/ گوش
من موی گوش و بینی یک مرد را با سبیل های بلند و نمایان یک خانم برابر می دانم. یک خانم برای از بین بردن سبیل ها، آنها را موم می اندازد، دکولوره می کند و هر کار دیگری که از دستش بر آید در این زمینه انجام می دهد. آیا شما نیز نباید همین کار را انجام دهید؟
در این مورد چه می کنید: در این قسمت یک راهنمای ساده وجود دارد که باید آنرا اجرا کنید: زمانی که موهای گوش و یا بینی آنقدر بزرگ شده باشند که از سوراخ ها بیرون بزنند، باید نسبت به کوتاه کردن آنها اقدام کنید.

6- دندان
لبخندی با دندان های درخشان تحت هر شرایطی همه چیز را به نفع شما بر می گرداند. دندان های لکه دار، زرد، و پلاک دار او را به راحتی به سمت دیگری منحرف میکند.
در این مورد چه کنید: اگر مشکلات دندان هایتان بیش از اندازه حاد شده باید، نزد دندانپزشک بروید؛ اما اگر هنوز به این مرحله نرسیده اید، بهتر است یک خمیر دندان سفید کننده و دهان شویه خریداری کنید. البته باید اشاره کنم که استفاده کردن از آنها را نیز از یاد نبرید.

7- کمر
کمر شما از مهمترین جایی است که خانمها به آن توجه زیادی دارند، اگر از دسته افرادی هستید که ورزش بدن سازی می کنید، باید بگم که خانمها از مردانی بیشتر خوششان می آید که بدنی نرمال ، طبیعی و زیبا داشته باشند - نه خیلی چاق و به صورت هفتی شکل و نه خیلی لاقر و بد اندام. (همیشه سعی کنید که دارای بدنی خوش اندام باشید

حمایت از زنان

حمایت از زنان

کمکم کن برای فرزندانم یک قهرمان باشم . از من و از کارهای خوبی که کرده ام تعریف کن . فقط از کاستی هایم حرف نزن .

نورمن ,67 ساله طلاق گرفته بعد از 22 سال .


مشوق من باش . باور کن که می توانم به رؤیاهایم تحقق بخشم , حتی اگر بیش از آن زمانی که تصورش را می کردم طول بکشید .

اد. 47 ساله 25 سال ازدواج کرده .

وقتی به من می گویی که به من افتخار می کنی مرا جلو می برد , مخصوصاً وقتی سخت خودم را ملامت می کنم وبه خودم خشم میگیرم که چرا بیل کیت نیستم .

جوئل , 47 ساله 5 سال است ازدواج کرده .


همان طور که به بچه هایمان هم گفته ام : تو را دوست دارم و به تو افتخار می کنم » . نیاز دارم که من هم همین را از تو بشنوم : که دوستم داری و به عنوان یک شوهر و یک پدر به من افتخار می کنی

الکس , 37 ساله12 سال است ازدواج کرده .

وقتی دارم داستانی را تعریف می کنم با تصحیح جزئیات حرفم را قطع نکن . واقعیت ها مهم نیستند . مهم آن است که حمایتم کنی و کاری کنی که خوب به نظر برسم , نه مثل احمقی که نمی تواند واقعیت ها را بیان کند .

مایک , 48 ساله ازدواج دوم , 6 سال است ازدواج کرده .


وکیل من باش . طرف من باش . اگر فکر می کنی اشتباه می کنم . راهنماییام کن تا به سمتی که فکر می کنی درست است بروم . نخواه که بر من مسلط شوی و مرا به آن سو بکشانی .

چارلی , 28 ساله 11 سال است ازدواج کرده

با ما صبور باش . ما مردیم. کاری کن خود را خاص احساس کنیم . ما پسر بچه ایم .

تابی , 33 ساله


بدان که چه وقت باید به من فشار بیاوری و چه وقت باید آسان بگیری .

اندی , 27 ساله 3 سال است ازدواج کرده .

با توجه به رؤیاها و الهامات شوهرت گوش کن . حتی اگر فکر می کنی دست نیافتنی هستند . به دلخواهش رفتار کن . حمایتش کن . حتی با او به هیجان بیا. شوهرت تو را به خاطر آن که تشویقش کردی و نه دلسردش , دوست خواهد داشت و قدرت را خواهد دانست .

رولند, 64 ساله 42 سال است ازدواج کرده .


از همسر من یاد بگیر . پنجاه سال با بولاهوسی های من ساخته و طوری وانمود کرده که انکار از آن ها لذت هم می برد . او همیشه هم با من موافق نیست, یا به بعضی از کارهای من اهمیت نمی دهد. اما همیشه تصریح می کند که مرا دوست دارد و این خوب است .

پاتریک , 71 ساله 50 سال است ازدواج کرده .

به شوهرت احترام بگذار م علی رغم همة کمبودهایش (که تو آن ها را بهتر از هر کس می شناسی ) . بگذار بداند که تو فکر می کنی او بزرگ است و تحسینش می کنی .

دیوید ,49 ساله 26 سال است ازدواج کرده .


یک شوهر به تحسین و احترام دائم نیاز دارد. بخشی از این تحسین و احترام را می تواند در میحط کار و از سایرین دریافت کند . اما مشتاق است که بخش عمدة آن را از همسرش دریافت کند .

دیو, 29 ساله 1 روز است ازدواج کرده

به داستان هایم گوش کن , حتی اگر به نظرت ملال آور بیایند . برای من ملال آور نیستند و لابد دلیلی دارم که می خواهم آنها را برای تو بگویم .

میشل , 27 ساله 5 سال است ازدواج کرده .


درک کن که رؤیا طرح اولیة واقعیت است . رؤیاهای شریک زندگی ات را تغذیه کن . حمایتش کن تا کسی شود که دلش می خواهد .

ادی , 51 ساله ازدواج دوم , 26 سال است ازدواج کرده .

وقتی ما در زندگی گم می شویم , دوست نداریم جهت درست را بپریم . وقتی می بینی گم شده ام , راهی پیدا کن که با ملایمت مرا به مسیر درست برگردانی .

کوین , 39 ساله 12 سال است ازدواج کرده


دوستی باش که آمده تا حمایت کند . اما درعین حال آماده است تا وقتی احمقانه رفتار می کنم . با من مقابله کند.